فتنه پیچیده 1388، قرار بود ایران را فلج کند. آن گونه که بعدها صاحب نظران امنیتی در غرب فاش کردند لابراتوارهای جاسوسی نظیر سازمان سیا، ام آی سیکس و موساد 10 یا 20 سال برای تدارک فرمول جدید ضربه و حمله به جمهوری اسلامی وقت گذاشته بودند تا بتوانند از داخل به قلب حاکمیت بزنند و آن را فلج کند. درهمآمیزی منافقین قدیم و جدید از طیفهای مختلف کار دامنهداری بود که قریب 20 سال- به تصریح مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا- زمان برد و حتی به برخی ارتباطات آمریکاییها با دفتر نخستوزیری در اواسط دهه 60 برمیگشت. اینکه کشور به مدت 8 ماه در تب و التهاب فرو رفت، از یک سو به پیچیدگی و دوز بالای سم جدید بازمیگشت و از دیگر سو نشانه سلامت پیکره ملت ایران بود که در مصاف سخت با این تزریق، پادزهر آن را یافت. روز نهم دی- سه روز پس از ماجرای پرغصه عاشورای آن سال- معلوم شد ملت ایران عفونت را پس زده و به شکلی غیرمترقبه، به جای فلج شدن، واکسینه شده است. این چنین وقتی ملت ما سرزنده و با نشاط از متن آن کارزار سخت برخاست، لاجرم آنها که هنوز در جبهه مقابل ایستاده بودند، تداعی تعفن و عفونت کردند.
این فرمایش بلند از رسول اکرم(ص) است که فرمودند «خود را با توبه و استغفار معطر کنید، مبادا بوی بد گناهان شما را مفتضح و رسوا کند». برخی دلالان و طراحان فتنه آن قدر در جبران جرمهای خود کوتاهی کردند که دوست و دشمن درباره آنها شهادت مرگ و دفن دادند. در طول این سالها فراوان از فتنهگران بازداشتی- نظیر یاشار دارالشفایی- بودند که نوشتند و گفتند «اصلاحطلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند». 15 دی ماه 89 یک سال پس از افول فتنه، در حالی که خاتمی میخواست بی سر و صدا و بدون پس دادن حساب، خود را از جنبش سبز کنار بکشد، وبسایت جرس ارگان حلقه لندن (اتاق فکر جنبش سبز در خارج!) صراحتا نوشت «خاتمی سعی در باز کردن راه دیگری دارد که لاجرم پیشنیاز آن، خواندن نماز میت بر جسد جنبش سبز است». این قبیل تعابیر اما به شدت گمراهکننده است. گویا فتنه سبز یک چیز است و سران آن یک چیز دیگر، و آن که دچار عفونت و مرگ شده فتنه است. حقیقت آن است که عفونت پیش از آن که جنبش سبز را دربر گرفته باشد، عوامل آن را طی چند دهه اخیر آلوده کرده و طعمه نیمه جان قرار داده بود. به تعبیر شریف امیر مومنان(ع) «هرکس زشت شمردن و انکار منکر با قلب و دست و زبان را ترک کند، مردهای بین زندگان است». نفاق جدیدی که ردای غلطانداز تجدیدنظرخواهی و اصلاحطلبی را بر تن کرد، نه تنها سودای ایستادن در مقابل منکرها را نداشت بلکه به تدریج پرچمدار و حاشیه امنیتساز جریان حمله به معروفهای انقلاب و اسلام شد.
19 اسفند ماه سال گذشته احمد پورنجاتی از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم ضمن مصاحبه با روزنامه بهار در عباراتی قابل تامل گفت «آقای عبدالله نوری زمانی که دفاعیاتش را برای روزنامه خرداد مینوشت به من گفت این دفاعیات را بخوان. به آقای نوری گفتم شما باید الان تصمیم بگیرید. این چیزی که شما نوشتهاید به عنوان دفاعیات، مفهومش این است که خداحافظ حاکمیت و اگر یک مقدار بخواهیم بدبینانهتر برخورد کنیم خداحافظ انقلاب! نمیشود آن طور تصمیم بگیریم و قبلش در بازنگری قانون اساسی از ولایت مطلقه دفاع کنیم و بعدها گارد اصلاحطلبی ویژه بگیریم». این نغمه شوم جدایی از انقلاب و اسلام نه در سال 88 که از اواسط دهه 70 از سوی طیفی از همین جماعت افراط و تفریطی- اما قدرتمحور- آغاز شده بود. وقتی جریانهای ضد انقلاب و ضد اسلام دیدند در سالهای پایانی دهه 70 هیچ اعتراضی از سوی اصلاحطلبان حاکم در قبال برخی حرمتشکنیها و عقدهگشاییها علیه مقدسات اسلام صورت نمیگیرد، آنها نیز به میدان آمدند و نطفه ائتلاف شومی بسته شد که میزان انحطاط آن در 2 خیانت بزرگ 78 و 88 شبهاصلاحطلبان به نمایش درآمد. بیخود نبود یکی از اعضای فراری همین حلقه نفاق جدید- مجید محمدی- اواخر مهرماه 1388 در وبسایت فردا نوشت «اعضای جنبش سبز اهل ریاضت نیستند. میخواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. میخواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، شرابی بنوشند. آنها در ملأ عام روزهخواری میکنند و نصر من الله و فتح قریب سر میدهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز میخوانند و جای صلوات، سوت و کف میزنند»!!
البته این مهره فراری بیسر و پا (عضو حلقه کیان) مدتی بعد که فهمید با الواتیگری نمیشود با ملت مومن ایران درافتاد، به صراحت در همان وبسایت نوشت «اسلامگرایی جدیترین مانع و مخاطرهانگیزترین مشکلها در برابر جنبش سبز است. ریشههای فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تاسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زندهاند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است. اسلامگرایی در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه حکومت را سر پا نگاه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار». در چنین شرایطی موضع دوست و دشمن انقلاب روشن بود. آشوبگران در همان آشوبها بود که شعار دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» و پس از آن نیز با خط کشیدن روی نام مبارک اسلام در عبارت جمهوری اسلامی و حذف شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» معلوم کردند بغض چه چیزی را در دل دارند و ستاد لجستیک و اتاق فرماندهیشان کجاست. و بالاخره به جنگ امام حسین(ع) که رفتند و از سوی یکی از سران فتنه به عنوان «مردمان خداجو» لقب داده شدند، آشکار گردید تبارشان به کدام اردوگاه برمیگردد؛ حسین علیهالسلام یا یزید علیهاللعنه؟
اگر این همه فرومایگی و انحطاط نبود، قصاب جنایتکاری مانند پل ولفوویتز (معاون وزارت دفاع دولت بوش) که از متهمان اصلی قتل عام میلیونها شهروند عراقی و افغانی است، سوم تیر 88 اعلام نمیکرد «موسوی مرد بسیار شجاعی است و دارد مقاومت میکند. لازم است آمریکا با او تماس بگیرد. بهتر است او بداند میتواند یک خط ارتباطی مستقیم با ما داشته باشد... من این نگرانی را میفهمم که ما نباید به گونهای عمل کنیم که مخالفان جمهوری اسلامی، انگ عوامل داخلی آمریکا را بخورند اما به نظر من آنها کاملا نشان دادهاند که خواهان حمایت غرب هستند». دو روز بعد- پنجم تیر88- سایت وزارت خارجه اسرائیل لابد از چیزهایی خبر داشت که نوشت «آنها دنبال سرنگونی رژیم اسلامی هستند نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن. چه قدر دردناک و توهینآمیز که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل میدهند. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوری اسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همانا سرنگونی است، همراه شود». و دقیقا به همین دلیل است که کنت تیمرمن رئیس تندروی بنیاد دفاع از دموکراسی در ایران ضمن مقالهای در واشنگتنتایمز (4 خرداد 92) اعلام کرد «وزارت خارجه آمریکا در انتخابات سال 2009 ایران به بخش فارسی VOA دستور داده بود از میرحسین موسوی حمایت کند».
آیا عجیب نبود که آشوبگران میدانی خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا در روزهای 13 آبان و 16 آذر 88 شدند و به تعبیر حضرت امام برای منسی کردن و به فراموشی بردن این شعار، شعار مرگ بر روسیه سر دادند و یکی دو سال بعد، یکی از سران فتنه دست به انتحار زد و با جعل برخی دروغهای شاخدار اعلام کرد نامهای سری در این باره به امام نوشته و امام هم موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بوده است؟! آیا فرزند همین چهره سیاسی آن گونه که برخی روزنامهنگاران اصلاحطلب فراری اذعان کردهاند در خارج کشور دنبال داغ کردن آتش تحریمهای فلج کننده علیه ملت ایران- پس از شکست فتنه سبز در قیام الهی نهم دی 88- برای انتقام از ملت ایران نبوده و سراغ محافل آمریکایی دستاندرکار تحریمها را نگرفته است؟
سران فتنه آن هنگام که به اختیار گفتند«ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری و کودتا و انحراف در کشور را میگیرد»، علیه فتنهانگیزیهای بعدی خود حکم پیشاپیش صادر کردهاند. همچنان که وقتی به اختیار اعلام میکردند آیتالله خامنهای بر ما ولایت دارند و شرعا و قانونا باید اطاعت کنیم زیرا غیر از این حجت نداریم. اما وقتی بیماری فتنه در جانشان افتاد، با بیعت خودخواسته همان معامله را کردند که جناب زبیر و طلحه با امیر مومنان(ع) کردند. و البته آن که با حق گلاویز شود، گردنش شکسته میشود. (به گمانم زبیر بسیار مردتر از برخی از سران فتنه بود که سرانجام راه ندامت در پیش گرفت و اینها بر توسن کور لجاجت تا نهایت سقوط پیش رفتند).
این نوشته ناتمام میماند اگر به نقش مخلصانه و حکیمانه ولی امر مسلمین در مهار هجوم سنگین جبهه استکبار اشاره نشود. یک سال پس از فتنه 88 (8 آذر 89) سایت ضد انقلابی روز آنلاین در مطلبی به قلم یکی از همکاران فراری نشریات اصلاحطلب (محمدرضا-ی) نوشت «چه مخالف و دشمن خونی رهبر جمهوری اسلامی و چه هوادار سینهچاک او و چه در این میانه نظری بینابینی داشته باشی، نمیتوانی منکر تواناییها و تیزهوشی آیتالله خامنهای شوی، حضور حداقل 40 ساله در سطوح بالای سیاست ایران، او را به رهبری سیاسی با اشرافی قابل قبول در حوزههای مختلف داخلی و خارجی تبدیل کرده است. همین تجربه گرانبها باعث شده تا او بتواند جایگزین چهره کاریزماتیک و به ظاهر بیجانشینی چون روحالله خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی شود و نظام سیاسی به جای مانده از او را بیش از دو دهه حفظ کند».
این البته ثمره رفتار از سر «صبر و احتساب» مردان الهی است. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». یک سال پس از فروکش کردن شعله فتنه، فرید زکریا تحلیلگر ارشد تایم و سیانان نوشت «بپسندیم یا نه، آیتالله خامنهای محبوبترین چهره در میان مردم ایران است».
منبع: فرهنگ نیوز
ادامه مطلب... ماجرایی جالب از زبان محافظ رهبر انقلاب؛ دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان، اوایل جنگ نمایندة امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد. امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردندو همچنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانهشان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تکتک این محلههای خود شما را من حداقل میدانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند. ادامه مطلب... حضور یک هیئت از نمایندگان پارلمان اروپا در کشورمان، همچنان منشأ خبرها و تفاسیر مختلف سیاسی است. خبرهایی که عموماً چندان دلچسب نیستند و میتوانند نماد نخستین شکست غیرقابل انکار در عرصه دیپلماتیک، برای دولت «تدبیروامید» محسوب شود. پس از استقرار دولت «تدبیر و امید» و تغییر در روند مذاکرات هستهای که به توافق ژنو منجر شد، تعداد سفرهای مقامات غربی به کشورمان رو به فزونی گذاشت. روند آمد و شد مقامات غربی به ایران اگر چه بهتنهایی نمیتواند اتفاق مثبتی باشد اما فرصتی برای ایجاد راههای جدید در دیپلماسی برای هر دو طرف ایرانی و غربی است. در شرایطی که تحریمها و جنجال پیرامون فعالیت صلحآمیز هستهای کشورمان موضوع روز جهانی شده است، کاملاً بدیهی بهنظر میرسد تا طرف ایرانی و یا غربیها، سیاستهای خاص خود را دنبال کنند. در این میان هوشمندی و ذکاوت دیپلماتهاست که میتواند منافع دولت متبوع خود را محفوظ نگه دارد و مانع از بروز اشتباه به نفع طرف مقابل شود. هیئت پارلمانی اروپا و جنجالسازی در ایران یک هیئت دیپلماتیک که بر حسب اتفاق، اکثریت اعضای آن را زنان تشکیل میدهند، بیش از دو سال کوشید تا بهنمایندگی از پارلمان اروپا به ایران بیاید. در نقطه مقابل نیز، دستگاه دیپلماسی خارجی ایران بههمراه مجلس شورای اسلامی، با توجه به تقاضای دیدار با دو عنصر خودفروخته جریانات فتنه88 از سوی این هیئت، با حضور آنها در ایران مخالفت میکرد. نهایتاً اما با استقرار دولت جدید، آنها توانستند به ایران بیایند و البته منشأ بروز حواشی فراوانی شوند و حتی مقامات قوه مقننه مجبور به واکنش و موضعگیری در برابر آن شوند.(1) اما پس از حضور آنها در ایران، سفارت یونان پذیرای دیدار این افراد با «نسرین ستوده» و «جعفر پناهی» شد تا هم اهداف آنها از حضور در ایران تکمیل شود و هم مقامات کشورمان، در اقدامی سوالبرانگیز از دلایل وقوع این اتفاق و چگونگی هماهنگی برای انجام آن، ابراز بیخبری کنند!(2) چرا که بیخبری آنها از چنین اقدامی و عدم جلوگیری از وقوع آن، خود محل پرسش از همه مسئولان امر محسوب میشود. ادامه مطلب... حجتالاسلام حمید رسایی*: «قول میدهم که احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم.» این، جملهای بود که شیخ حسن روحانی بارها آن را در ایام تبلیغاتی انتخاباتی به زبان آورد، بدون این که بفهمد با این جملات غیرواقعی و البته تبلیغاتی، نه تنها عزتی به ایران و ایرانی و پاسپورت هایشان نمیبخشد بلکه این ادعا نتیجه عکس هم خواهد داد. روند توهین به اعتقادات و ارزشها مذهبی و دینی مردم ایران که در دوران اصلاحات به طور جدی از سوی برخی محافل خاص و توسط رسانههای زنجیرهای دنبال میشد، پس از یک دوره چند ساله? سکوت و فعالیتهای پشت پرده، مجدداً به طور صریح فعال شده و خط خطرناک تهاجم به باورهای اعتقادی ایرانیان را هدف گرفته است؛ روندی که از مقاله موهن روزنامه «بهار» و زیر سوال بردن ولایت امیرالمومنین (ع) آغاز شد و با تحریف زیارت عاشورا توسط نشریه «همشهری جوان» و اهانت به حضرت فاطمه زهرا (س) توسط مجله «چشم انداز» دنبال شد و اکنون به مخالفت با نص قرآن در روزنامه «قانون» رسیده است. نوحه جدید میثم مطیعی برای پیادهروی اربعین میثم مطیعی از ذاکران اهل بیت(ع) مداحی زیبایی را به دو زبان عربی و فارسی برای زوار حسینی در پیادهروی اربعین از نجف تا کربلا اجرا کرده است. موشکافی نتایج اعتماد به دشمن در دولت اصلاحات جهت مشاهده مقاله، روی این لینک کلیک نمائید. جهت مشاهده مقاله، روی این لینک کلیک نمائید. در دیدار هیات پارلمانی اروپا با هاشمی رفسنجانی که در روز دوشنبه 25 آذر برگزار شد، این نماینده اروپایی کوچکترین احترامی برای هاشمی قائل نشد! شبکه خبر فیلمی از دیدار هیئت پارلمانی اروپا با هاشمیرفسنجانی، پخش کرد که در این فیلم «تارجا کرونبرگ» رئیس این هیات اروپایی بر خلاف آداب دیپلماتیک هیچ احترامی برای هاشمی قائل نشد! دانلود فیلم(حجم: 700KB): همه ماجرا چند ثانیه بیشتر نیست و به یک دقیقه هم نمیرسد. هاشمی وارد اتاق میشوند. همه حاضرین به احترام ایشان از صندلیهای خود برخاستهاند به جز یک نفر که از قضا در راس مجلس نیز نشسته است. هاشمی پس از طی طول اتاق و خوش آمدگویی به هیئت میهمان، نزد رئیس فنلاندی هیئت میرسند که در صدر مجلس نشسته است. ایشان به وی نیز خوش آمد میگویند اما صحنههای ضبط شده نشان میدهد «تارجا کرونبرگ» همچنان بر صندلی خود چسبیده و هرچند غریزه انسانیاش، به سبب سن بالای مخاطب، او را تحریک به برخاستن و ادای احترام میکند، اما گویا با دستها، پاها را وادار به سکون میکند که مبادا ناگهان، ناخودآگاه، خطایی کنند و برخیزند! اما نه او یک انسان معمولی است و نه آن مرد مسن قابل احترام فردی عادی؛ کرونبرگ، رئیس هیئت پارلمانی اروپاست و آقای هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران. کرونبرگ میداند که در عرف دیپلماتیک هم شأن میزبان نیست و البته پایینتر است، اما تعمد دارد که محکم در جای خود بنشیند و بیاحترامی را علنی کند. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی از جمله شخصیتهایی هستند که مفهوم «عزتمندی» در ادبیات ایشان فراوان یافت میشود و عزت و احترام به ایران و ایرانی در دنیا همواره مورد تاکید ایشان بوده است. دقیقا به همین خاطر است که با مشاهده بیاحترامی کرونبرگ، چهره ایشان برافروخته شد و شاید انتقادات تند هاشمی از نقض توافق ژنو توسط آمریکا و نیز وجود پایگاه یک گروه تروریستی در پارلمان اروپا که دستشان به خون مردم و مسئولان ایران اسلامی آلوده است، متأثر از این فضا و پاسخی به آن بیاحترامی بوده است. دوستان واقعی حجتالاسلام هاشمی، دقیقاً به تعبیر صحیح خود ایشان، آبروی ایشان را از نظام و مردم میدانند و هرگونه رخدادی که آن «آبرو» را لکهدار کند و از شان و جلالشان بکاهد، چهره آنها را مکدر و خاطرشان را آزرده میسازد. لذا در مقابل این بیحرمتی سکوت نخواهند کرد. کسانی البته خواهند گفت این بیاحترامی، نقض هیچ اصل مورد توافقی نیست و نباید به نتایج بازدید این هیئت از ایران، خدشه وارد کند! اما گویا اساساً این هیئت با هدف بیحرمتی به میزبان به کشور سفر کرده و دنبال نتیجهای جز این نبوده است. چه، نه تنها به خود جرئت داده از دو مجرم فتنه 88 که به دلیل اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده اند، تقدیر کرده و با بیحرمتی به قوانین و حاکمیت ایران، «جایزه» به آنان تقدیم کند، بلکه امر بر رئیس هیئت مشتبه شده و گویی قصد اعلان ریاست و بزرگی بر شخصیتی چون آقای هاشمی رفسنجانی را نیز دارد. همه این رفتارها پیام های روشنی دارند که امید داریم مسئولین محترم دولت و وزارت خارجه، پاسخی درخور به طرف غربی بدهند. به راستی، چه کسانی برای چنین هیئتی که به اذعان خود، مهم ترین دلیل سفرشان، دیدار با محکومان فتنه 88 بوده و در خلال پیگیری این هدف، به شخصیتهای کشور اینگونه بیاحترامی کردهاند، دعوتنامه ارسال کردهاند؟ آیا جز گرفتن عکس یادگاری توسط هیئت با چهره بیحجاب محکوم فتنه و تقدیر از او، و بی احترامی به یک روحانی، که هر دو نشان از کینه عمیق مسافران غربی نسبت به اسلام و نظام اسلامی دارد، نتیجهای از این سفر عاید کشور شده است؟ یا اینکه سفر نتایج مثبتی هم داشته که یحتمل «محرمانه» است؟ منبع: فارس
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( شنبه 92/10/7 :: ساعت 9:34 صبح )
ناگفته های دیدار رهبر انقلاب با یک خانواده شهید ارمنی
حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاریام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. بههمینخاطر میدانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحالترین لذتی که آدم میخواهد ببرد را دارد. بعضیهایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید میروی فقط یک فرزند داشتند که آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچهشان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آنها با افتخار میگویند، ولی ما که مینشینیم نگاه میکنیم، آن خستگی را احساس میکنیم.
بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازیآباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان اینقدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت میکرد که یکی دو بار آقا گریه کرد.
این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدمهایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و...
صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساهایشان زدیم که آنها از ما بیخبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند. کمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در خانوادهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمانها ما میرویم سلام میکنیم و میگوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم. بین ارمنیها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید دربروند. کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب کریسمس که شب پاک شماهاست میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
برای نماز مغربوعشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ میکنند، میرویم سر کارمان دیگر. اسکورت هم به هوای اینکه ما توی منطقه هستیم با بیسیم زیاد صحبت نکنند که مسیر لو نرود، روی شبکه بالاخره پخش میشود دیگر. چیزی نگفتند. یک آن مرکز من را صدا کرد با بیسیم گفتم به گوشم.
موردمان را گفت که شخصیت سر پل سیدخندان است. سر پل سیدخندان تا مجیدیه کمتر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی از گل بهتر آمد دم در، در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمیفهمد که. بالاخره وارد شدیم. چون کار باید میکردیم. گفتیم نودال و اَمپِکس و چیزایی که شنیده بودیم، کارگردان و اینها بروند تو.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( جمعه 92/10/6 :: ساعت 10:49 صبح )
نتیجه دیدار اروپاییها با مجرمان فتنه88 چیست؟
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( پنج شنبه 92/10/5 :: ساعت 10:37 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( چهارشنبه 92/10/4 :: ساعت 9:37 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( چهارشنبه 92/10/4 :: ساعت 11:7 صبح )
خانم سوده حامده توسلی در گفتگو با این روزنامه با متهم کردن قوانین اسلامی به تبعیض می گوید: با دقت در ماده 199 قانون مجازات اسلامی جدید تبعیض آشکار جنسیتی میان مردان و زنان در بحث ارزش شهادت و گواهی آنان مجددا آشکار و هویدا میشود.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه صریحاً خواستار ابطال احکام نورانی قرآن می شود و اظهار میدارد: بحث نصف بودن ارزش شهادت زنان نسبت به شهادت مردان که در صدر اسلام مطرح بود به گفته بسیاری از علمای نواندیش جزو احکام ارشادی است و میتوان با مقتضای زمان و مکان آن را دستخوش تغییر و تحول کرد. به عبارتی در شرایط اجتماعی امروز ایران که به حکم هر عقل سلیمی بسیار متفاوت از شرایط صدر اسلام است منطقی به نظر نمیرسد که شهادت یک بانوی دندانپزشک، جراح یا وکیل در مراجع قضایی، از شهادت یک کارگر ساده ساختمانی که مذکر است کم اهمیتتر تلقیشود.
توهین روزنامه حامی یکی از وزرای زرنگ! کابینه یازدهم به احکام نورانی اسلام در حالی است که حکم شهادت زنان برگرفته از آیات قرآن کریم بوده است از جمله آنجا که خداوند سبحان در آیه 282 سوره بقره می فرماید: «وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ ? فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى?» (و دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! تا اگر یکى از آن دو انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند) (ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی).
آیت الله العظمی مکارم شیرازی از مراجع جهان تشیع در تفسیر این آیه شریفه میفرمایند: «در صورتى که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام مىتوانند مستقلا شهادت بدهند، اما در صورتى که یک مرد و دو زن باشند، باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر اداء شهادت کنند «تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند» (أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الأُخْرى). زیرا زنان به خاطر عواطف قوى، ممکن است تحت تأثیر واقع شوند، و به هنگام اداء شهادت به خاطر فراموشى یا جهات دیگر، مسیر صحیح را طى نکنند، و لذا یکى، دیگرى را یادآورى مى کند، البته، این احتمال درباره مردان نیز هست، ولى در حدّى پایین تر و کمتر.» (تفسیر نمونه)
گفتنی است پیش از این بسیاری از دلسوزان نسبت به بازگشت تفکرات غیراسلامی و ضدانقلابی و جهت گیری تساهل محور دولت یازدهم در حوزه فرهنگ ابراز نگرانی کرده بودند که متاسفانه با بیاعتنایی دولتمردان مواجه شد و در نتیجه آن امروز شاهد هجمه صریح مطبوعات سکولار مامور و معذور! و رسانه های بی اخلاق به مقدسات ملت مومن و انقلابی هستیم. جا دارد وزارت ارشاد و شخص وزیر محترم ضمن عذرخواهی، پاسخگوی هتاکی های مطبوعاتی باشند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( سه شنبه 92/10/3 :: ساعت 11:23 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( دوشنبه 92/10/2 :: ساعت 11:58 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( یکشنبه 92/10/1 :: ساعت 10:15 صبح )
اوج دیپلماسی اعتدالی:
بیاحترامی باور نکردنی نماینده زن پارلمان اروپا به هاشمی
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( شنبه 92/9/30 :: ساعت 10:39 صبح )
تربیت یافتگان غرب و شرق
جناب آقای ظریف خجالت بکش!
یا از روی ناآگاهی است یا خیانت
آموزش حجاب
واردات یونجه از فرانسه!
شهدا زنده اند...
واردات کالا ازکشورهای دیگرسبب تعطیلی بسیاری ازواحدهای تولیدی شده
نوروز
مکارم: برای حل مشکلات اقتصادی به رفع تحریمها دلخوش نباشیم
چرا حجاب؟!
[عناوین آرشیوشده]
>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 127
>> مجموع بازدیدها: 583156
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی [2]
گفتگوی دینی
کانون گفتمان قرآنی
معارف قرآن
آوینی
مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه [1]
سایت جامع دفاع مقدس [1]
شهدا [1]
فرهنگ ایثار و شهادت [2]
نورالشهدا
صبح [1]
منجی [1]
سبکبالان [1]
فارس نیوز [1]
پایگاه خبری رجانیوز [3]
[آرشیو(30)]
» فهرست موضوعی یادداشت ها
حکومت مهدوی و وظایف منتظران[18] . سیاسی[10] . عطر انتظار[5] . فوتبال[3] . امام خمینی[2] . جوشقان . کتاب . وعده آب و برق مجانی .
» آرشیو مطالب
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
» لوگوی وبلاگ
» لینک دوستان
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
عطر ظهور
پردیس
شین مثل شعور
فرزانگان امیدوار
..:: وزنه سیاسی ::..
سرباز ولایت
قلمدون
وبلاگ شخصی محی الدین اله دادی
.عاشق خدا .
نگارستان خیال
ندای ماهین
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
حامد ذوالفقاری
طب سنتی@
*شهرستان بجنورد*
آقاشیر
صراط مستقیم
پیام نمای جامع
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ارمغان تنهایی
کوثر ولایت
داستان های جذاب و خواندنی
تسنیم
قافیه باران
امام خمینی(ره)وجوان امروز
مشکات نور الله
سرباز حریم ولایت
نت سرای الماس
وب سایت رسمی جوشقان
فرهنگی نوین
سربازان گمنام امام زمان
به سوی ظهور
جاوید باد ایرن
پرچمهای سیاه شرق
سکوی هشتم
حجت بن الحسن العسکری امام زمان(عج)
سربازی در مسیر
رنگی ها در ورزش ها
» صفحات اختصاصی
» طراح قالب